زمان، قرنها را درک کرده است،
زمین، فصلهای طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته است؛
تاریخ خود گواهی میدهد که بارها زمین و زمان محو والامقامی زنهای عالم هستی شده است.
آنهایی که به واژه زن نه، بلکه به عالم خلقت اعتبار بخشیده اند و در عرصه ناب زندگی چون اساطیر میدانداری کردهاند.
مورخان از یاد نخواهند برد که حتی اگر همسرت فرعون هم باشد، میشود پای خدایت بایستی و آسیه شوی.
یا میشود همسرت رسولالله باشد و تو در کنار او “خدیجه کبری” شوی.
یا قبلهگاهی که خلیلالله بنا نهاد به احترام مادری آغوش بگشاید.
تاریخ به خود مینازد آنجا که میخواهد فاطمه دختر رسولخدا و همسر علی علیهالسلام را روایت کند.
تاریخ سردرگم میشود آنجا که نمیداند امالبنین، ابراهیم است که پسرش را تقدیم کرده، ایوب است که اینچنین شکیباست یا لقمان است که ادیبانه معلم ادب فرزندش شده؟
یا آنجا که تاریخ زانو میزند و با گریه میگوید که زینب کوه است مگر؟
امروز هم مادرانی از جنس ابر زنهای تاریخ، دستهگلهای خود را امالبنینانه در راه زینب فاطمه تقدیم میکنند.
امروز هم تاریخ با غرور حکایت این مادران و همسران فداکار را به رشته تحریر در میآورد.